دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا

کافه نویسندگاننویسنده: کافه نویسندگان
بازدید: 429 بازدید
دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا

[icon name=”cloud-download” class=”red” unprefixed_class=”red”] دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا با ژانر طنز و با لینک مستقیم در سایت کافه نویسندگان

 

 

 

[icon name=”bookmark” class=”red” unprefixed_class=”red”] خلاصه داستانک سیزده نحس از ح_وفا :

 

پسرک ترسیده بود، یه کمی از دست مادر رنجیده بود!

دلش شور میزد، زیر ل*ب گفت: »من یک پسر نترسم، دلیلی ندارد بترسم!«

آیا پسرک راست میگفت؟ نمیترسید! یا ادعای نترس بودن را در می آورد!؟

کسی چه میداند پایان شب پرماجرای پسرک چه میشود؟ (بمانید و بخوانید)

 

 

 

 

 

 

 

 

[icon name=”book” class=”red” unprefixed_class=”red”] بخشی از داستانک سیزده نحس از ح_وفا :

 

احساس عجیبی داشت مدام دلش شور میزد! نمیدانست دلیل این همه استرس چیست؟

لحظه ای تصویر عدد نحسی که دیده بود ، از جلوی چشمانش نمیرفت، هنوز هم صداهای گنگ گریه و تصویر لباس های یک دست

مشکی از یادش نمیرفت و با خود گفت:

– یعنی ممکنه؟… .

***

در اتاقش مشغول بازی با رایانه اش بود، که ناگهان درب اتاق با شدت باز شد و مادر هراسان نمایان شد!

سریع از جایش بلند شد و متعجب چشم دوخت به چهره ی مادرش؛ مادر کت اورا برداشت، دستش داد وگفت:

– زود باش گل پسرم کتت رو بپوش، خانواده ی عموت زنگ زدن گفتن دارن میان اینجا… .

پسرک گیج گفت:

– بله؟ یک کلمه از حرفهات رو نفهمیدم!

مادر کت او را تنش کرد.

– میگم عموت اینا دارن میان اینجا، ولی هیچی واسه پذیرایی ازشون تو خونه نداریم! برو شیرینی و میوه چیزی بگیر بیار، زشته بعد

مدتها بیان ولی نتونیم ازشون پذیرایی کنیم!.

پسرک تازه فهمید چه بلایی قرار است سرش بیاید!

معترض گفت:

– تو این اوضاعه کرونا، من شیرینی از کجا بیارم؟ مگه خودت شهر رو ندیدی شده مثل شهر مرده ها! بعد میگی برم بیرون! آخه کدوم

شیرینی فروشی بازه مادر من، حرفا میزنی!…قراره اون دوتا جغله رو هم بیارن دیگه نه؟ من میرم خونه ی دوستم اصلا حوصله شون رو

ندارم… .

مادر سعی در آرام کردن پسرک داشت، در دل گفت: »چقد دلش پره هرکی ندونه فکر میکنه قراره بره سفر قندهار والا!«

– گل پسرم آروم باش، توکه نمیخوای بابات با پای آسیب دیدش راه بیوفته بره اون ور شهر؟ راستی خوب نیست پشت سر بقیه

حرف بزنی!

 

 

 


[icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] اطلاعات اثر:


  • [icon name=”align-justify” class=”red” unprefixed_class=”red”] دسته بندیداستانک
  • [icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] عنوان: سیزده نحس
  • [icon name=”male” class=”red” unprefixed_class=”red”] نویسنده: ح_وفا
  • [icon name=”map” class=”red” unprefixed_class=”red”] ژانر: طنز

 


[icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] شناسنامه اثر:


  • [icon name=”font” class=”red” unprefixed_class=”red”] سطح اثر: – –
  • [icon name=”eye” class=”red” unprefixed_class=”red”] ناظر: – –
  • [icon name=”check-square” class=”red” unprefixed_class=”red”] ویراستار: Aras
  • [icon name=”paint-brush” class=”red” unprefixed_class=”red”] طراح: ملیکا مومنی
  • [icon name=”user” class=”red” unprefixed_class=”red”] کپیست: Donyagh

 

 

 

دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا
دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا

 

[icon name=”heart” class=”red” unprefixed_class=”red”] دیگر اثار نویسنده ح_وفا:

دانلود دلنوشته انتظار را باید خورد نه کشید از ح_وفا

 

 

 

[icon name=”heart” class=”red” unprefixed_class=”red”] داستانک های پیشنهادی:

دانلود داستانک داریخماخ از hussar

دانلود داستانک شهربند از آتریسا اکبریان

دانلود داستانک ستاره های کبریتی از ریحانه سید حسنی

دانلود داستانک سودای مخبط از والی پژمان

دانلود داستان کوتاه دوست همیشگی از نگین بای

 

لینک های دانلود اثر
دسته بندی داستان کوتاه
اشتراک گذاری
من رویای عشقی را در سر دارم که در آن اشتیاقی دو جانبه برای جست و جوی حقیقتی برتر میان دو تن پدید آید شاید نباید آن را عشق نامید. شاید نام حقیقی آن دوستی است.(وقتی نیچه گریست اثر آروین یالوم)
نوشته های مرتبط

2 پاسخ به “دانلود داستانک سیزده نحس از ح_وفا”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت