رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی

خرید و دانلود رایگان رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی
دسته‌بندی‌ها: , , تاریخ به روز رسانی: 1 آذر 1400
اطلاعات اثر:
  • دسته بندی:داستان و رمان
  • عنوان:یک قانون مخفی
  • نویسنده:سید محمد موسوی
  • ژانر:علمی و تخیلی | جنایی | معمایی
سوالی دارید؟
  • جدیدترین آثار
  • برترین آثار از برترین نویسندگان
  • خرید مطمئن
  • نشر قانونی آثار نویسندگان
  • مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

رایگان!

امتیاز دهید

دانلود رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی

خلاصه رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی :

 فرهان، پسر جوانی که عاشق اینترنت و فضای مجازی است، به دنبال ارتباط مسائل روانشناسی با دنیای مجازی میگردد. او در نتیجه تحقیقاتش به مرگ هایی غیرقابل باور برمیخورد که فکرش را هم نمیکرد باعث شود روزی میان عقل و دلش حائلی ایجاد کند. ..

بخشی از رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی :

هوای ساعت هشت صبح تهران، خوش طبع و بهاری است. دانشگاه هم طراوت خود را با حضور دوباره دانشجویان باز یافته است. کلاسی که امروز دانشجویان کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، در آن کلاس دارند، کلاس 1۱1 است. همه دانشجویان سر کلاس درس نشسته اند و منتظر حضور استاد »آقاجانی«، مدرس درس »اصول روانشناسی بالینی« هستند. استادی که نسبت به سایر اساتید این دانشکده جوان تر است. تازه تعطیلات عید نوروز و ضمائم آن تمام شده است و این اولین جلسه بعد از عید است. بفرمایید. این صدای استاد است که وارد کالس شده؛ کیف و موبایلش را روی میز میچیند و آماده میشود تا درس جدید را شروع کند. عینکش را روی پُل بینی اش جابه جا میکند و نگاهی به جمعیت هجده نفری دانشجویان )که بیشترشان پسر هستند( می اندازد و صحبت را شروع میکند: -سلام. امیدوارم تعطیلات خوبی رو گذرونده باشید؛ اما بعد از این تعطیلات باید درس رو به طور جدی ادامه بدیم؛ چراکه نیمه ی دوم همیشه مشکل زمان رو داریم. خب درس امروز ما در مورد طب رفتاری و هیپنوتیزمه. کسی تا حالا هیپنوتیزم انجام داده یا هیپنوتیزم شده؟ دانشجویان یکی یکی جواب هایی میدهند که یکی درمیان شوخی و جدی است.

-بله استاد! من الانم هیپنوتیزمم! این را کیارش مصدق میگوید؛ دانشجوی قدکوتاه شوخی که ردیف آخر نشسته است. اما زینب نظیری، دختر چادری و نسبتاً قدبلند کلاس، نظر دیگری دارد.

-به نظرم هیپنوتیزم یه روش قدیمیه و فکر میکنم میشه از روش های جدیدتری استفاده کرد که ذهن افراد رو به نوعی کنترل کرد. مجید خاکساری، پسری با موهای خامه ای و تیپ اسپرت -که پشت سرش نشسته است- به شوخی و با صدای خیلی آرامی ادای زینب را درمیآورد.

-روش های جدیدتر!

-کوفت!

نازنین چراغی، دختری با مانتوی سرمه ای جلوباز و شلوار جین طوسی که بغـل دست زینب نشسته است، جوابش را با صلابت، ولی به آرامی میدهد. استاد با ماژیک سه بار روی تخته وایت برد میزند.

-خب دیگه بسه. نوبت منه که بگم. استاد شروع به تدریس بحث هیپنوتیزم میکند. دانشجویان این بحث را قبلا در کارشناسی به طور خالصه در یکی از واحدهای درسیشان خوانده بودند. تقریباً میدانستند چیست؛ اما توضیحات بیشتر و جذاب تر استاد آقاجانی، کلاس را نسبت به دوره کارشناسی مفیدتر و زیباتر کرده بود؛ اگرچه دانشجویانی هم بودند که با دنده ی سنگین خوابیده یا چشم به استاد و گوش به هندزفری بودند. حدود یک ساعتی که از کلاس میگذرد، استاد به موبایلش نگاه میکند تا ساعت را بررسی کند؛ ساعت 1۱:6 بود. ادامه میدهد:

-خب حالا… حرفش را میخورد. بعد مثل اینکه تصمیم جدیدی گرفته باشد، میگوید:

لینک های دانلود اثر
انتنشارات

زبان

فارسی

شابک

نوع فایل

pdf

حجم

1.1 مگابایت

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “رمان یک قانون مخفی از سید محمد موسوی”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت