دلنوشته عطر بهار نارنج از گیسو آرامیس (پریسا فدایی)

دلنوشته عطر بهار نارنج از گیسو آرامیس (پریسا فدایی)

مقدمه دلنوشته عطر بهار نارنج از گیسو آرامیس (پریسا فدایی) :

رویاهایم عطر بهارنارنج گرفته اند، خواب دیده ام که میآیی! جهان کوچک من، کنار تو چه محشر میشود. جایی که فقط من باشم و تو) ما!( جایی دور از تمام آدمها و شلوغی های شهر، من برایت ترانه بگویم و تو بدون دل نگرانی هایت، آرام کنارم بنشینی.

قسمتی از دلنوشته عطر بهار نارنج اثر گیسو آرامیس(پریسا فدایی) :

نوای زیستن است، خندههای دلنشین و مردانه ات! تو به آرامی و متانت میخندی و من باری دیگر برای تو میمیرم. *** و من در شبی وجودت را به وضوح احساس کردم. درست در قلبم. همیشه آنجا بودی، من متوجه ات نبودم ! *** جمعیت جهان، مملو از انسان است و در میان میلیاردها انسان، تنها نام تو را با سنجاق به “دل” آویخته ام.