دانلود رمان شراکت اجباری اثر mohd.76

کافه نویسندگاننویسنده: کافه نویسندگان
بازدید: 1,079 بازدید
دانلود رمان شراکت اجباری اثر mohd.76

[icon name=”cloud-download” class=”red” unprefixed_class=”red”] دانلود رمان شراکت اجباری اثر mohd.76 با ژانر عاشقانه و اجباری و با لینک مستقیم در سایت کافه نویسندگان

 

 

 

[icon name=”bookmark” class=”red” unprefixed_class=”red”] خلاصه رمان شراکت اجباری اثر mohd.76 :

 

داستان راجب دختر شیطون و زبون درازی هست که هیچ جوره با ازدواج کنار نمیاد؛اما ناخواسته با کسی

آشنا میشه ویه جورایی مسیر زندگیش عوض میشه…ادامهش رو خودتون بخونید

 

 

 

 

 

[icon name=”book” class=”red” unprefixed_class=”red”] بخشی از رمان شراکت اجباری اثر mohd.76 :

 

_چه خبرته بزار منم حرف بزنم

در حالی که سعی در منظم کردن نفس هاش داشت گفت:خب من حرف هام

شد، حالا می خوای جواب من رو بدی؟

-ماشالاه که کم نمیاری، عین مادربزرگ ها پشت سر هم ور میزنی!

-نترس من کم نمیارم اگه ام آوردم از تو قرض می گیرم، حالا می آی یا نه؟

دودل بودم و با استرس پام رو تکون می دادم.

-نمیدونم رونی، من حرفی ندارم فقط…

-آهان گرفتم، باید از اون پیر مرد غرغرو اجازه بگیری.

داد زدم.

_رونیکا هنوز یاد نگرفتی درست حرف بزنی؟

-اصلا انگار به من آلرژی داره تا من رو میبینه ابروهاش میره تو هم، می گم نکنه به من نظر داره؟

با این حرفش خندیدم.

-دیوونه شدی؟ فریدون روح ننه خدا بیامرزم رو ول میکنه میچسبه به تو؟ در ضمن من اول باید تاییدت کنم که متاسفانه ردی!

صداش رو تو دماغی کرد و با لحن چندشی گفت: همه که مثل تو نیستن

 

 

 

خب حالا نوبت راضی کردن آقاجون بود.

خودم و به تختش رسوندم، مثل این که خواب بود، شاید هم نیمه هوشیار بود،

آخه همیشه عادت داشت این جوری بخوابه.

هنوز چند قدم بر نداشته بودم که تکونی خورد!

پوف دختر تو که ان قدر ازش میترسی، مگه مجبوری موقع خواب بیای سر وقتش؟

مگه پدربزرگت ترس داره؟

هنوز درگیری هام با خودم تموم نشده بود که با صدای اِهم و اوهومی توجهم جلب

شد.

-اه چته دختر؟ خوابم رو گرفتی، دِهَه آخه من چند بار بگم؟

قیافه ام رو مظلوم کردم.

-خب آقاجون کارت داشتم.

عینکش رو از روی عسلی برداشت و روی دماغش جا داد.

آروم به پشتی صندلی تکیه داد و پاهاش رو دراز کرد و در حالی که کتابی از

داستایوسکی دستش گرفته بود، نیم نگاهی از زیر عینک به من انداخت.

-خب میشنوم.

صدام رو صاف کردم: راستش دوستم رونیکا…

 

 


[icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] اطلاعات اثر:


  • [icon name=”align-justify” class=”red” unprefixed_class=”red”] دسته بندی : رمان
  • [icon name=”address-card” class=”red” unprefixed_class=”red”] عنوان : شراکت اجباری
  • [icon name=”male” class=”red” unprefixed_class=”red”] نویسنده: mohd.76
  • [icon name=”map” class=”red” unprefixed_class=”red”] ژانردانلود رمان عاشقانه،دانلود رمان اجباری

 

 


[icon name=”address-card” class=””red unprefixed_class=”red”] شناسنامه اثر:


  • [icon name=”eye” class=”red” unprefixed_class=”red”] ناظر: – –
  • [icon name=”check-square” class=”red” unprefixed_class=”red”] ویراستار: تیم ویرایش انجمن کافه نویسندگان
  • [icon name=”paint-brush” class=”red” unprefixed_class=”red”] طراح: کیاناز تربتی نژاد
  • [icon name=”user” class=”red” unprefixed_class=”red”] کپیست : mobina.d

 

دانلود رمان شراکت اجباری اثر mohd.76
دانلود رمان شراکت اجباری اثر mohd.76

 

 

[icon name=”heart” class=”red” unprefixed_class=”red”] رمان های پیشنهادی برای رمان شراکت اجباری اثر mohd.76 با ژانر عاشقانه :

دانلود رمان سه سوت اثر بهاره شریفی

دانلود رمان ظالم دوست داشتنی اثر نرجس کاویانی

دانلود رمان دومینو اثر آزاده دریکوندی

دانلود رمان نگهبان آتش اثر مریم آهون

دانلود رمان بگو عاشق منی اثر مینا سیف الله زاده

دسته بندی دانلود رمان عاشقانه دانلود رمان اجباری
اشتراک گذاری
من رویای عشقی را در سر دارم که در آن اشتیاقی دو جانبه برای جست و جوی حقیقتی برتر میان دو تن پدید آید شاید نباید آن را عشق نامید. شاید نام حقیقی آن دوستی است.(وقتی نیچه گریست اثر آروین یالوم)
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت